بابایی جون
امروز دوباره خودم رو تو آینه ملاحظه کردم موهام انقده بلند و فرفری و پیچ وواپیچ شده بود که بالاخره به خودم غر زدم نق زدم که اه این دیگه چه وضعشه!؟
بعدش با فاصله ی ۱۰ دقیقه (دیدی چه فوری!؟) یه هویی یادم اومد که باید تکلیف پشم و پیلا رو روشن کنم و ....کردم.
آخه لی لی جون
آدمایی که نق می زنن و واسه بقیه تعیین تکلیف می کنن باید تکلیفشون رو اول با خودشون روشن کنن ومن هنوز این مساله رو یاد نگرفتم.به هم اتاقیام گیر میدم نصیحتشون هم می کنم ولی این مساله شامل خودم نمیشه اصلا.
اما چند سطری هم درباره ی غر بچه م بنویسم غرهای بچه ی من از یه جنس دیگه ست. اساسا با غرهای من فرق فوکوله.
خب وقتی بچه م از شوور آینده ش ناامید می شه وقتی به ابراز عشقش جواب نمی دم یا خواسته هاش بی پاسخ می مونه اگه غر نزنه فی الواقعععع در حق پسرش نامردی کرده!!!!!!
پس غر بزن آرزوی من.
...صبر کن بابایی الان ۱۰ دقیقه ست که یه sms واسه م اومده:
؟pesaream qashang shode
قربون دخملم ...
اس ام اس خودته.
آره بابایی قشنگ شدم همونطوری که گفته بودی فرهاش رو خیلی کوتاه نکردم .
راستی!
ببخش که جواب اس ام اس ت رو دیر فرستادم ۱۰ دقیقه دیییییر!!!!!!!!!!!
حالا حتما می گی این سر به هوا اصلا من رو دوست نداره دربرابر من احساس مسوولیت نمیکنه تعهد نداره!!!!!!!!!!!
نمیدونی که داشتم باسه لی لی جونم نامه ی فدات بشم می نوشتم.
اما بازم حق با توه آرزوی من.
ناز کن و نق بزن که همه شو با هم یکجا خریدارم.
قشنگی عالم عاشقی به همین چیزاشه دیگه ولی می خوام بدونی که تو خاطرم هستی و توی قلبم ومن همیشه نمازم رو به جماعت می خونم
همراه تو.