شوهر مدرسه ای

هر که رفت پاره ای از دل ما را با خود برد / اما او که با ماست / او که نرفته است / از او بپرسید که چه می کند با دل ما...

شوهر مدرسه ای

هر که رفت پاره ای از دل ما را با خود برد / اما او که با ماست / او که نرفته است / از او بپرسید که چه می کند با دل ما...

دلم غم داره هنوز؛ تازه این اول جداییه ولی من... دلم همه ش داره بیشتر می گیره.

راست می گفتی که من سوسولم.

   کاش زودتر همه چیز تموم بشه که لااقل بدونم دلشوره هات هم تموم شده آخه دلشوره هات با اومدن من پا به قلبت گذاشتن

الان  یک سال و دو-سه ماه از شروع اون دردسرا می گذره وداره همه چیز تموم می شه

قرار ما این بود که سه سال به من فرصت بدی اونموقع می دونستم که به این زمان نیاز دارم اما بعدش .....

چی دارم می گم من آرزو!؟

دیگه نمی خوام با اس ام اسام مزاحمت بشم  شاید فردا هم نیام تا متن مصاحبه رو بهت برسونم  کاش می شد این وبلاگ مشترکمون رو نگه داریم تا من برای همیشه حرفام رو اینجا برات بنویسم

کاش می شد هیچ وقت غصه ت نشه آرزوم ؛ تو این یه سال چی کشیدی تو...

کاش می شد من یه بیابون می داشتم

کاش کسی حالم رو می پرسید و من جوابش رو نمی دادم

ببخش تو این مدت بی حال بودم و واسه ت تو وبلاگت چیز ننوشتم؛کمی دیر کامپیوتر خریدم

من همیشه دیر می رسم و تو دعوام می کنی و من میگم شرمنده م آرزو و تو هم باز اخم میکنی  و من گریه دارم آرزوم...

جایی برای گریه می خوام؛این...

پاکش نکن آرزوم

اشکهام رو نمی گم ...

شوهر مدرسه ای رو می گم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد